حمله وحشیانه
به مسافران یک
اتوبوس در
خیابان
ستارخان در
روز ۲۲
بهمن
آنچه
میخوانید
مشاهدات مسافر
یک اتوبوس
شرکت واحد است
که در بعدازظهر
۲۲ بهمن برای
سایت اصلاح " ندای سبز
آزادی"
فرستاده است:
خشونت
در میان صندلیها
متن
حاضر مشاهدات
بنده بعنوان
یکی از مسافرین
اتوبوسی است
که بعد از ظهر
بیست و
دوم
بهمن در
خیابان
ستارخان به
وحشیانه ترین شکل
ممکن مورد
هجوم نیروهای
گارد ویژه
قرار
گرفت.
پسرک
15-16 ساله ای که
پیراهن سبز
رنگ به تن
داشت با اشتیاق
آن چه بر او
گذشته
بود
برای سایرین
شرح میداد که
ناگهان یکی از
مسافران زن با
الفاظ رکیک و
فحاشی به
استقبال
سخنانش رفت.
پسرک
سعی کرد با
زبان منطق و
به آرامی زن
را قانع کند،
اما مجدد با
فحاشی زن
روبرو
شد که این بار
این حرکت از
جانب سایر مسافرین
بی پاسخ نماند
و همگان زبان
به اعتراض
گشودند و وقتی
زن به هیچ
صراطی مستقیم نبود
شروع به هو
کردن نمودند
تا جایی
که زن
به همراه مرد
همراهش در
ایستگاه بعد
جیغ و فریاد
کنان و همراه
فریاد شادی و هلهله ی
مردم پیاده شد.
چند
متر جلوتر
کنار مسجدی که
به ظاهر
پایگاه نیروهای
نظامی در آن
روز بود در
مقابل
چشمان متحیر
مسافرین، زن و
مرد با عجله خود
را به آنان
رساندند و
انگشت اتهام به سوی
اتوبوس بی
دفاع نشانه
رفتند.
نیرو
های گارد ویژه
با استناد به
سخنان این هتاک
طرفدار حکومت
که " خود " فضای اتوبوس را
به التهاب
کشانده بود ؛
به مردم حمله
بردند در حالی
که زن کنار
پله های
اتوبوس
با نگاه حریص
و با لذت به
صحنه های در پیش
رو چشم دوخته
بود.
بیشک
حمله به مردم
بی دفاع و
اعمال خشونت
در برابر سکوت
و اعتراض آن
چنان تصویر جنایت
کارانهی
فراموش
ناشدنی و
هولناکی بر
جای گذاشته که
یک حکومت مدعی
دموکراسی و اسلامگرایی
را این چنین
برای هشت ماه
زیر سوال برده
. و بعد از این
همه تازه به جایی
رسیده ایم که
درنده خوییهای
بی پایان هنوز
تمامی نیافته
و به مردم بی دفاع محصور در
فضای بستهای
مثل حسینیه
جماران در شب
عاشورا و حیرت
آورتر از آن
در تنگنای
صندلیهای
اتوبوس شرکت
واحد ِمزین به
پرچم و پوسترهای
22 بهمن هم رحم نمیکنند .
جرم
مسافران بی
دفاع اتوبوس , تنها
و تنها اعتراض
کلامی به
ادبیات سخیف و
رایج حامیان
خشونت طلبی
بود و پاسخشان
دستور گرفتن
نیرو های
حکومتی از یک
ادعای
کودکانه
و
غیر مستند
برای ضرب و
شتم وحشیانه و
دستگیری , آن
هم در فضای
محصور اتوبوس !
نیروهای
حافظ ِ جان و
مال و ناموس! بیمار
گونه به
اتوبوس حمله
کردند و بدون
هیچ ملاحظهای
و با ولعی خاص
نسبت به قسمت
بانوان،
مردان و زنان
بیگناه را
میان فشردگی جمعیت و
صندلیها زیر
مشت و لگد و
باتوم گرفتند
و پیاده کردند
و بیش از نیمی
از مسافران
اتوبوس را به
اسارت بردند.
حال
در همهمهی
جشن و پایکوبی
رسانهی
متوهم ملی و
رسانههای
مکتوب و غیر
مکتوب
وابسته؛
کدام قدرت است
که توان این
را داشته باشد
تا تصویر حملهی
وحشیانهی نیروهای
تا دندان مسلح
گارد حکومتی
را در قاب تنگ
پنجره های
اتوبوس از ذهن
مردان و
زنان
دردمند این
سرزمین پاک
کند؟